
وقتی همه خوابیم
70,000 15%
59,000 تومان
«وقتی همه خوابیم» فیلمنامهای از بهرام بیضائی (-۱۳۱۷) نویسنده و کارگردان نامدار ایرانی است. این فیلمنامه در سال ۱۳۸۷ به فیلم درآمد و بهرام بیضایی در این فیلم وضعیت سینمای ایران را بدون این که قضاوتی درباره آن کند به تصویر کشید. چکامه چمانی که همسر و فرزندش را در تصادف اتومبیل از دست دادهاست با فردی که تازه از زندان آزاد گشته آشنا میشود و از طرفی با فشار وکیل خانواده راننده برای دادن رضایت مواجه شدهاست. زندانی تازه آزاد شده برای چکامه دلیل زندانی و آزاد شدنش را تعریف میکند… چکامهی چمانی:دودِل خرابکاری؟ نجاتِ شَکوَندی سَرْ تکان میدهَد که نه! چکامهی چمانی:نگران تجاوز؟ نجاتِ شَکوَندی: قتل! چکامهی چمانی تُند تُرمُز میگیرَد و سواری میایستَد. چکامهی چمانی:خشن پایین! نجاتِ شَکوَندی گیج در را باز میکنَد که پیاده شود؛ دَمی دودِل ـ چکامهی چمانی:خوددار ولی سَرْسخت سوی او میگردَدپایین! پایین! نجاتِ شَکوَندی: ولی تبرئه شدَم. پس برای چی آزادَم؟ برگهی آزادی خود را میگیرَد جلوی چشمِ او ـ چکامهی چمانی: به برگه مینگرد؛ نرمتر این اسمو چه جوری میخونی؟ نجاتِ شَکوَندی:زندانی فوقالذّکر! چکامهی چمانی:آسودهتر پنج؟ نجاتِ شَکوَندی سَرْ تکان میدهَد. سواری راه میاُفتَد ـ چکامهی چمانی: پس قدرِ ملاقاتیهاتو میدونستی! نجاتِ شَکوَندی لبخندزنان سَرْ تکان میدهَد که ملاقاتی نداشته. چکامهی چمانی گیج! چکامهی چمانی:اینطوری مُرخصیها بیشتر مَزّه میداد؟ نجاتِ شَکوَندی سَرْ تکان میدهَد که مُرخصی نگرفته!